پاتوق دانشجویان مهندسی موادومتالورژی دانشگاه تهران

این جا مکانی است برای دور هم بودن برای با هم بودن

پاتوق دانشجویان مهندسی موادومتالورژی دانشگاه تهران

این جا مکانی است برای دور هم بودن برای با هم بودن

یه جوک...

گرگه بعد از کلی جستجو آی‌دی شنگول و منگول رو گیر میاره؛بعد از کلی چت کردن باهاشون قرار می‌ذاره. 

وقتی میره سره قرار می‌بینه چوپان دروغ‌گو اومد. 

 

گفتم یه کم بخندیم.اگر شما هم جوک قشنگی داری بگو! دور همیم شاد میشیم.   

بعدشم اینکه هممون منتظر برگشت جواد و پارسا هستیم. 

دوستان!جایی که کاربری همه چیز از بین میره تازه قلمه که رخ نمایی میکنه!!! 

از کلمات ghesare مجتبی. 

املاشو بلد نبودم.

۶۰ مین پست من

قرار این نبود... 

قرار این نبود که ... 

نمی دونم چی بگم.شماها دل منو به درد آوردین.من جسم ناقصی دارم... 

۱۹ تیر ماه بود.نگران بهتام عادلی و نگران بقیه دوستان.هر خبری بهم می رسید.تند تند میرفتم اینترنت دنبال خبرهایی از بچه ها.داشتم دیوونه می شدم. 

یکی بهم گفت به جای اینکارا و حرص و جوش خوردن بشین وبلاگ بنویس.با اینکار هم سرگرم میشی هم یه استراحتی به فکر و ذهنت میدی.این شد که وبلاگ رو ساختم.فقط برای با هم بودن.با هم بودنی که اصلا که اصلا معلوم نیست کی تموم میشه و چجوری.اونچه که مسلمه الان و حالاس.ارزش دوستی ها رو بدونیم و درک کنیم اگه فردا اتفاقی برای هر کدوم از ما افتاد رومون بشه چیزی بگیم یا کاری کنیم.ولی افسوس... 

از اواسط ترم یک همیشه دل مشغولی ذهن و اندیشه ام این بوده که جمعمون از هم نپاشه.جمعی که هیچ گاه وجود نداشته.اگه قراره اردویی برگزار بشه همه بیان و شرط نذارن اگه خانوم فلان نیاد من میام.ولی چه سود... (حاشا به متالی که فقط از نظر رتبه از برق و مکانیک کمتر نیست.از معدن؟؟؟چی بگم.نذاشتین یا نذاشتن یا نذاشتم...).همه دست به عصا باشن که مبادا از کنار کسی رد بشیم و تنمون بهش بخوره و لباسمون کثیف بشه...اینم یه نعمته خاصه متال.

ما به یه زندگی در اجتماع محکوم هستیم.و میشه کاری کرد که زندگی خوش بگذره. 

دعوا قهر آشتی کوری خوندن و این بچه بازیا ... فکر نمی کنم مناسب سن ما باشه.این اتفاقا افتاد تا بفهمیم همگی به یه دغدغه نیاز داریم.من قبلا از همین جمع متال یکی از بهترین دوستام و از دست دادم واسه همین نمی خوام این فاجعه برای همه اتفاق بیافته.  

هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست...(منظورم خودمه).

با ضعفی ۹۹ درصدی کرسی نمایندگی و نوسندگی وبلاگ رو واگذار می کنم.این هم آخرین پست من تو این وبلاگ. همین جا از همه کسانی که به نوعی از من رنجیده هستن طلب عفو می کنم.سعی می کنم حباب شیشه ای دور خودمو محکم تر کنم تا هر کس چیزی بهم گفت نشنوم که سریع هم قهر کنم.از پشت حباب فقط ادا درآوردن حال میده.

 . 

امید به فردایی بهتر(حتما!!!)

خدا فردا رو به خیر بگذرونه!!!

فردا راس ساعت 8 امتحان استاتیکه!!!! من هم که چون  خیلی آماده فردام الان نشستم پای اینترنت!!!! 

واقعا فردا روز وحشتناکیه حداقل برای من!!! شاید برای مقاومتی ها هم همینطور باشه!!!! تنها هنری که الان در ضمینه استاتیک دارم اینه که خرپای آسونو حل کنم!!! تنها امیدی که دارم اینه که آموزش بهمون نمره بده تا این دردو پاس کنیم!!!! تازه بعد از این امتحان باید فکر معادلات باشم که تابحال سری بهش نزدم و بعد از اون فکر یه امتحان بزرگ دیگه!!!!!امتحان خواص با این توضیح که دکتر فرهنگی به در خواست بعضی افراد کلاس رفع اشکال گذاشته!(هر کدوم از سال بالایی ها میشنیدن شاخ در میاوردن) و هیچ کس جز یکی از بچه های 86 شرکت نکرده و دکتر هم گفته که تو عمرش کلاسی نبوده که بذاره و دانشجو نیاد و گفته سر امتحان میبیندمون!!!!! بقیه دردها مثل امتحان محاسبات بعد از خواص و شیمی فیزیکی بعد از اون رو هم نگم خیلی  بهتره 


واقعا خدا به خیر کنه!!!

و باز دوباره این غصه و قصه تکراری...

دوباره انتخاب واحد شد و ما نشستیم تو سایت.فکر کنم روز انتخاب واحد از اون فرصت هاییه که همه همدیگرو می بینیم.ولی شاید نمیبینیم.یا شاید که نباید ببینیم.یا شاید هم باید نبینیم.ببینیم یا نبینیم می بینیم که نمیبینیم.و این اون چاشنی ماجراست...چه باحاله!

دیروز یه خبر بد شنیدم که متاثرم کرد و مطمئنم که هر کی بشنوه متاثر میشه! 

دایی پریسا فوت کرده و میدونم که بخاطر امتحان شیمی فیزیکی نتونسته بره و حتما این براش خیلی سخته......  

دوست خوبم پریسا:

میخواستم از همین صفحه و از طرف همه بهت تسلیت بگم و امیدوارم که مارو در غم خودت شریک بدونی.....

امتحانات و مصائب دانشجویان فنی

این روزا خیلیا از فشردگی امتحانات و کمبود وقت می نالند.با توجه به سخاوت قابل توجه مسئولان دانشگاه و بالاتر!!! ،هیچ فرجه ای به بچه ها داده نمیشه و استادای بینوا هم مجبورن که هی پیش بچه ها التماس کنن که درسمون عقبه،تو رو خدا به ما یک وقت بدید کلاس فوق العاده بذاریم و ...  .موضوع وقتی جالب میشه که امروز دوشنبه،استاد درس تاریخ اسلام با قاطعیت تمام درخواست کلاس اضافه کرد و چون قطعیتشون کارگر نیوفتاد به تطمیع دانشجویان به نمره متوسل شدند!!!!(هر چند الحق و الانصاف ایشون از اول عزمش جزم بود که کلاسها با جدیت پیگیری بشه و به همین دلیل 16 آذر هم تشریف فرما شدن دانشگاه برای تشکیل کلاس!)

کلا ترم جالبیه!!!


جشنواره فیلم انیمیشن نوارخانه ۱۶ آذر

به اطلاع همه دوستان باید برسونم که جهت کسب آمادگی و مجهز شدن برای امتحانا نوارخانه ۱۶ آذر یه جشنواره انیمیشن یا به زبان خودمون کارتون ترتیب داده که یکشنبه و دوشنبه و سه شنبه همین هفته تو رجب بیگی اجرا میشه.۳ کارتون در ۳ روز.

coraline

cloudy with the chance of meatballs

9

اگه میخواین بخندین دومی رو حتما بیاین ببینین.اگه با دوستاتون هم بیاین بیشتر بهتون میچسبه!


اولی هم مهیج و باحاله.ولی سومی کاملا مفهومیه.اگه این فیلم سومی رو ببینین.قول میدم زندگیتونو عوض میکنه!

ساعت پخش هم 3 تا 5 .مکان رجب بیگی.

بلیت هم میتونین از نوارخانه یا مراکز معتبر تهیه کنین.500 تومان.

خوش زییییییی


خسته ام..................

خیلی وقت بود که نیومده بودم وبلاگ!!!!!

ادامه مطلب ...