پاتوق دانشجویان مهندسی موادومتالورژی دانشگاه تهران

این جا مکانی است برای دور هم بودن برای با هم بودن

پاتوق دانشجویان مهندسی موادومتالورژی دانشگاه تهران

این جا مکانی است برای دور هم بودن برای با هم بودن

کلاغه...

خبر آمد خبری در راه است..
در این ایام خوش امتحانات و روزهای قشنگی که همگی پر از زیبایی و خاطرات خوشه کلاغه خبر اورده که بعضیا با بعضیا اختلافاشونو کنار گذاشتن و چنتا خبر دیگه....:)

بله!بعد از گذشت چن ترمی که دور هم بودیم و  دوستان اوقات خوشی را با هم به سر کردن یه سری اختلافات و  درگیری ها و بزن بزن ها به وجود اومد که یه جورایی ختم شد.ولی خبری که این روزا از کلاغه رسید این بود که  دو تا از خانم ها که مدت مدیدی با هم مشکل داشتن به سلامتی روی همدیگرو بوسیدن و گفتن هر چی که بود گذشته و بی خیال هر چی بین ما گذشته.حالا خودشون بیان بگن جریان چی بوده تا من اسم نبردم!
خبر بعدی کلاغه مربوط میشه به ممد رفیعی که این روزا یه حرکتی زده که همرو مجذوب و در عین حال مبهوت کرده.هر کیم از کنارش رد میشه عضلات صورتشو منقبض میکنه که یه موقه ناراحت نشه:))شاعر قبلنا میگف:"من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافم بشینم یه گوشه ی دنج موهای تورو ببافم..."حالا شاعر نیس که ببینه.....:))
کلاغه یه خبر دیگم اورد که مربوط به سه نفر میشه.سه تا از دوستامون تو این جمعه ای که گذشت سه تا تصادف جدا کردن!!یکیشون که خیلی الان متنبه شده بقیشونو نمی دونم.اول اسماشونم مهدی و بصیر و فاضل ه!
خبر بعدی این که چهار تا آدم شادروان پا شدن رفتن تئاتر که من زیاد توضیح نمی دم فقط میگم که اسم تئاترش"بزن بریم" بود شما دیگه تا تهش بخونید!

توی فکرم.تو فکر یه سقف مطمئن برای هممون!یه صفحه میخوام بذارم که توش جملات زیبایی که دارید رو بذارید استفاده کنیم!اوناییم که میگن پست بذار و نمیان نظر بدن لطفا نظر بدن چون ممکنه پست بعدی رو درباره ی اونا بنویسم بعد دیگه منم که نمیشه جلومو گرف به همین راحتی!!:)
نظرات 2 + ارسال نظر
بصیر چهارشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:40 ق.ظ

عجب پسته پر و پیمونی به به
مهدی جون اون قسمته تصادوفو نوشتی یه پرانتز هم اضافه میکردی که -هم اکنون نیازمنده یاریه سبز( اوه ببخشید سبز نه قرمز نه اصلا گلبهی) شما هستیم بنیاده اوموره معلولین در رانندگی
اصلا میگم مهدی یه بساط راه بندازیم جلو دانشکده من و تو و فاضل شیرین کاری در بیاریم تو هم آخره سر کلاتو بگیر جلو همه خسارتمون در بیاد :))

جواد چهارشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:46 ق.ظ

میگم خوب شد من گفتم کسی پست نمیذاره ها!!! مثکه همه منتظر بودن من اینو بگم بعد پست بذارن نه؟!

حالا میگم فاضل که همیشه مقصره،توهم که ماشالا گل کاشتی،بصیر چجوری تصادف کرده؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد