ادامه شو حتما بخونید باحاله.برگرفته از emja87.blogfa.com
سلام بر و بچ
یه تحقیقی انجام دادم در مورد کلمه های فرانسوی که وارد فارسی شدن و ازشون استفاده میکنیم
برمیگرده به زمان قاجاریه که روابط ایران با غرب بیشتر مربوط به فرانسه میشد
باش تا نفرینِ دوزخ از تو چه سازد
کاین مادرانِ سیاه پوش
_داغدارانِ زیباترین فرزندانِ آفتاب و باد _
هنوز از سجاده ها سر برنگرفته اند
این مطلب ترجمه فارسی مطلب What Animals Can Teach Us About Reaching Our Goals سایت Pick The Brain است. این سایت از جمله سایت های انگلیسی زبان پرطرفدار است که مطالب بسیار خوبی در زمینه بهبود زندگی، روانشناسی و… منتشر می کند.
ادامه مطلب ...بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره بدنبال تو گشتم...(ادامه شعر در "ادامه مطلب")
ادامه مطلب ...این روزا خیلیا از فشردگی امتحانات و کمبود وقت می نالند.با توجه به سخاوت قابل توجه مسئولان دانشگاه و بالاتر!!! ،هیچ فرجه ای به بچه ها داده نمیشه و استادای بینوا هم مجبورن که هی پیش بچه ها التماس کنن که درسمون عقبه،تو رو خدا به ما یک وقت بدید کلاس فوق العاده بذاریم و ... .موضوع وقتی جالب میشه که امروز دوشنبه،استاد درس تاریخ اسلام با قاطعیت تمام درخواست کلاس اضافه کرد و چون قطعیتشون کارگر نیوفتاد به تطمیع دانشجویان به نمره متوسل شدند!!!!(هر چند الحق و الانصاف ایشون از اول عزمش جزم بود که کلاسها با جدیت پیگیری بشه و به همین دلیل 16 آذر هم تشریف فرما شدن دانشگاه برای تشکیل کلاس!)
کلا ترم جالبیه!!!
....و زمان میگذرد.زمستان هشتاد و هشت از راه رسیده.چقدر این شعر اخوان مناسب ایام است:
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت...(ادامه شعر در "ادامه مطلب")
ادامه مطلب ...توجه توجه
نظر به پیشنهاد جناب مهدی.ی مبنی بر نظر خواهی راجع به چگونگی برگزاری مراسمات ایام محرم در محله ی شما................
راستی اومدن محرم به محله ی شما چه حال و هوایی داده؟
هر کسی یک فصلی رو دوست داره....برای انتخابش هم دلیل خاص خودشو داره،ولی کمتر کسی پاییز رو دوست داره.چرا؟شاید پاییز داره قصه ی دردناکی رو توی ذهن آدما تداعی می کنه.
نمیدونم چقدر تونستم توی این شعر،قصه ی دردناک پاییز رو گفته باشم!
مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید : "ببخشید آقا ؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"
مرد روی زمین: بله، شما در ارتفاع حدودا ً ۶ متری در طول جغرافیایی "۱٨'۲۴ﹾ ۸۷ و عرض جغرافیایی "۴۱'۲۱ﹾ ۳۷ هستید.
مرد بالن سوار : شما باید مهندس باشید
مرد روی زمین : بله، از کجا فهمیدید؟؟" مرد بالن سوار : چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"
مرد روی زمین : شما باید مدیر باشید.
مرد بالن سوار : بله، از کجا فهمیدید؟؟؟"
مرد روی زمین : چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا می خواهید بروید. قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند. اطلاعات دقیق هم به دردتان نمیخوردداستان عقاب؛تولدی دوباره
عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است